جمله زیبا و پند اموز

امیدوارم خدا قسمت همه ما یک نگاه زیبا کند، ما قرار نیست به خاطر زیبایی تقدیر شویم. خیلی مهم است برای مردم به جای زیبا بودن، جذاب باشیم. امیدوارم خدا به همه ما نگاه زیبا عطا کنه...
ایشاالله

اصالت ذاتیِ یا تربیت خانوادگی

در تاریخ آمده است ، به رسم قدیم روزی شاه عباس کبیر در اصفهان به خدمت عالم زمانه "شیخ بهائی" رسید پس از سلام  و احوالپرسی از شیخ پرسید : در برخورد با افراد اجتماع " اصالت ذاتیِ آنها بهتر است یا تربیت خانوادگی شان" ؟ شیخ گفت : هر چه نظر حضرت اشرف باشد همان است ولی به نظر من "اصالت" ارجح است . و شاه بر خلاف او گفت : شک نکنید که "تربیت" مهم تر است !
بحث میان آن دو بالا گرفت و هیچیک نتوانستند یکدیگر  را قانع کنند بناچار شاه برای اثبات حقانیت خود او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسی نشاند .فردای آن روز هنگام غروب شیخ به کاخ رسید بعد از تشریفات اولیه وقت شام فرا رسید سفره ای بلند پهن کردند ولی چون چراغ و برقی نبود مهمانخانه سخت تاریک بود در این لحظه پادشاه دستی به کف زد و با اشاره او چهار گربه شمع به دست حاضر شدند و آنجا را روشن کردند!
درهنگام شام ، شاه دستی پشت شیخ زد و گفت دیدی گفتم "تربیت " از "اصالت " مهم تر است ما این گربه های نا اهل را اهل و رام کردیم که این نتیجه اهمیت "تربیت" است شیخ در عین اینکه هاج و واج مانده بود گفت من فقط به یک شرط حرف شما را می پذیرم و آن اینکه فردا هم گربه ها مثل امروز چنین کنند!!!
شاه که از حرف شیخ سخت تعجب کرده بود گفت : این چه حرفیست فردا مثل امروز و امروز هم مثل دیروز!!! کار آنها اکتسابی است که با تربیت و ممارست وتمرین زیاد انجام می شود ولی شیخ دست بردار نبود که نبود تا جایی که شاه عباس را مجبور کرد تا این کار را فردا تکرار کند . لذا شیخ فکورانه به خانه رفت . او وقتی از کاخ برگشت بی درنگ دست به کار شد چهار جوراب برداشت و چهار موش در آن نهاد. فردا او  باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت تشریفات همان و سفره همان و گربه های بازیگر همان. شاه که مغرورانه تکرار مراسم دیروز را تاکیدی بر صحت حرفهایش می دید زیر لب برای شیخ رجز می خواند که در این زمان شیخ موشها را رها کرد در آن هنگام هنگامه ای به پا شد یک گربه به شرق دیگری به غرب آن یکی شمال واین یکی جنوب ............
و این بار شیخ دستی برپشت شاه زد و گفت : شهریارا !
یادت باشد اصالت گربه موش گرفتن است گرچه "تربیت" هم بسیار مهم است ولی"اصالت" مهم تر! یادت باشد با "تربیت" می توان گربه اهلی را رام و آرام کرد ولی هرگاه گربه موش را دید به اصل و "اصالت" خود بر می گردد.

شعر زیبای اقبال لاهوری

هزاران سال با فطرت نشستم

به او پیوستم و از خود گسستم

ولیکن سرنوشتم این سه حرف است

تراشیدم ، پرستیدم، شکستم

دروغ زشت ترین زشتی ها

داریوش پادشاه مقتدرهخامنشی در نیایش معروف خود از اهورامزدا میخواهد که سرزمین ایران را از خشک سالی و دروغ محفوظ دارد. پس میتوان چنین برداشت کرد که سرزمین ما از همان 2500 سال قبل نیز به این آفت و بلا دچار بوده است ! و افسوس که این ناپسند ترین و زشت ترین کار ممکن، رایج ترین وعادی و بدیهی ترین  پدیده ای است که ما میشناسیم.

دروغ سرچشمه همه زشتی ها وخطاهای ممکن است. برای گسترش نیکی ها، فقط  و فقط کافی است تصمیم بگیریم دروغ نگوییم. همه چیز خود به خود درست میشود. 

میگویند  فردی که همه نوع عمل زشت و جنایت و دزدی را مرتکب میشد  موافقت کرد تا به خاطر یک شخص برجسته تنها یکی از کارهای زشتش را ترک کند و انتظار داشت که فورا از او خواسته شود که دیگر جنایت نکند. اما آن شخص از او خواست که فقط دروغ گفتن را ترک کند. آن مرد خنده اش گرفت که در انبوه آنهمه زشتی و پلیدی و جنایت  این شخص تنها از او میخواهد که دروغ نگوید. اما به هر حال  پذیرفت. همان شب او که  تنها یکی از کارهای زشتش  دزدی بود از خانه بیرون آمد تا مطابق معمول  به  دزدی بپردازد.کنار دیوار خانه ای  ایستاده بود که یکی از او پرسید اینجا چه میخواهی؟ ! و او که قرار گذاشته بود  دروغ نگوید  مجبور شد دزدی  را کنار بگذارد. شبی دیگربرای خوش گذرانی میخواست از منزل خارج شود که همسرش پرسید کجا میروی؟ ! و اوکه تعهد کرده بود دروغ نگوید بازمجبور شد به خانه باز گردد.خلاصه هر کار خلافی که قبلا انجام میداد را فقط به واسطه اینکه عهد کرده بود دروغ نگوید  کنار گذاشت.

راستی ما چطور؟ همه ما!  آیا میتوانیم دروغ نگوییم؟ آیا تعارف های رایج ما ایرانیان که به آن افتخار هم میکنیم ! دروغ هایی بس  آشکار نیستند ؟! چقدر میشه ؟  قابل نداره !  اما  وای اگر گوشه اسکناس مشکلی داشته باشد !! بفرمایین تو دم در بده  در حالیکه اصلا آمادگی ورود مهمان به خانه را نداریم ! زنگ تلفن . . . . بگو من نیستم ! کار و بار چطوره ؟  ای بابا اوضاع چه کاری !  خیلی وضع خرابه ! در حالیکه همین امروز سیستم تصفیه گران قیمت آب استخر ویلای جدید شمالمان  را  عوض کرده ایم. در یک مناظره تلویزیونی  " در نظر شما  زیبایی در انتخاب همسر مهم است؟ "  البته که  نه  برای من فقط اخلاقش مهم است !! و هزاران  نمونه دیگر  که آنقدر برای ما عادی شده که حتی  دیگر اینها را دروغ هم نمیدانیم! فقط یک بار  چند دقیقه به دروغ هایی که  در طول روز میگوییم  دقت کنیم. بسیاری از آنها  مانند مثالهایی که زدم  بقدری برایمان  بدیهی و  روزمره شده اند   که  حتی  نمیخواهیم و یا نمیتوانیم  بپذیریم  که دروغ  هستند ! و آنها را عادتهای فرهنگی خوب خود نیز  میدانیم !!  و البته از این عادتهای فرهنگی  ما بسیار در کوله پشتی فرهنگی خود داریم.  ما حتی برای درخواست دعا و آمرزش مردگان خود نیز شیرینی تعارف میکنیم !!  حتی مهمان نوازی ما و اینکه بهترین اتاق و لوازم و امکانات خانه را برای مهمان در نظر میگیریم نیز بیشتر ریشه در ریا کاری ما دارد تا مهماندوستی.  در سلام و علیک کردن و معاشرت  با مردم هم آنچه را که در نظر میگیریم موقعیت اجتماعی آن فرد و منافعی است که ممکن است  از آن ناحیه متوجه ما شود  برای همین تا کمر جلوی صاحبان مقام و موقعیت خم میشویم.  باقی خصوصیات را خودتان  پیدا کنید. البته کار آسانی نیست و از آن هزار بار دشوارترتغییر  آنهاست میگویید نه ؟ از همین فردا هر یک از مواردی را که گفتم تغییر بدهید.

 و چه خوب است که در صدر همه امور دروغ نگفتن را یک ارزش اخلاقی بدانیم و از همین امروز سعی کنیم ارزشهای اجتماعی و اخلاقی را احیا نمائیم.  

 

رضا وحیدپور 

اردیبهشت ۱۳۹۲

مادرم روزت مبارک

کاش  بودی  تا  دلم  تنها  نبود               تا اسیر غصه و غمها نبود

کاش  بودی  تا  فقط  باور  کنی          بی تو هرگز زندگی  زیبا  نبود

شاید پاکترین هوای دنیا متعلق به لحظه ای است که دلمان هوای مادرانمان را می کند. خدایا به پاکی و پاکدامنی همه مادران و دعای خیرشان، ما را عاقبت به خیر بگردان. 

تقدیم به مادرعزیزم و مادرانی که یادشان هست و جایشان خالیست.

رضا وحیدپور 

اردیبهشت ۱۳۹۲