داریوش پادشاه مقتدرهخامنشی در نیایش معروف خود از اهورامزدا میخواهد که سرزمین ایران را از خشک سالی و دروغ محفوظ دارد. پس میتوان چنین برداشت کرد که سرزمین ما از همان 2500 سال قبل نیز به این آفت و بلا دچار بوده است ! و افسوس که این ناپسند ترین و زشت ترین کار ممکن، رایج ترین وعادی و بدیهی ترین پدیده ای است که ما میشناسیم.
دروغ سرچشمه همه زشتی ها وخطاهای ممکن است. برای گسترش نیکی ها، فقط و فقط کافی است تصمیم بگیریم دروغ نگوییم. همه چیز خود به خود درست میشود.
میگویند فردی که همه نوع عمل زشت و جنایت و دزدی را مرتکب میشد موافقت کرد تا به خاطر یک شخص برجسته تنها یکی از کارهای زشتش را ترک کند و انتظار داشت که فورا از او خواسته شود که دیگر جنایت نکند. اما آن شخص از او خواست که فقط دروغ گفتن را ترک کند. آن مرد خنده اش گرفت که در انبوه آنهمه زشتی و پلیدی و جنایت این شخص تنها از او میخواهد که دروغ نگوید. اما به هر حال پذیرفت. همان شب او که تنها یکی از کارهای زشتش دزدی بود از خانه بیرون آمد تا مطابق معمول به دزدی بپردازد.کنار دیوار خانه ای ایستاده بود که یکی از او پرسید اینجا چه میخواهی؟ ! و او که قرار گذاشته بود دروغ نگوید مجبور شد دزدی را کنار بگذارد. شبی دیگربرای خوش گذرانی میخواست از منزل خارج شود که همسرش پرسید کجا میروی؟ ! و اوکه تعهد کرده بود دروغ نگوید بازمجبور شد به خانه باز گردد.خلاصه هر کار خلافی که قبلا انجام میداد را فقط به واسطه اینکه عهد کرده بود دروغ نگوید کنار گذاشت.
راستی ما چطور؟ همه ما! آیا میتوانیم دروغ نگوییم؟ آیا تعارف های رایج ما ایرانیان که به آن افتخار هم میکنیم ! دروغ هایی بس آشکار نیستند ؟! چقدر میشه ؟ قابل نداره ! اما وای اگر گوشه اسکناس مشکلی داشته باشد !! بفرمایین تو دم در بده در حالیکه اصلا آمادگی ورود مهمان به خانه را نداریم ! زنگ تلفن . . . . بگو من نیستم ! کار و بار چطوره ؟ ای بابا اوضاع چه کاری ! خیلی وضع خرابه ! در حالیکه همین امروز سیستم تصفیه گران قیمت آب استخر ویلای جدید شمالمان را عوض کرده ایم. در یک مناظره تلویزیونی " در نظر شما زیبایی در انتخاب همسر مهم است؟ " البته که نه برای من فقط اخلاقش مهم است !! و هزاران نمونه دیگر که آنقدر برای ما عادی شده که حتی دیگر اینها را دروغ هم نمیدانیم! فقط یک بار چند دقیقه به دروغ هایی که در طول روز میگوییم دقت کنیم. بسیاری از آنها مانند مثالهایی که زدم بقدری برایمان بدیهی و روزمره شده اند که حتی نمیخواهیم و یا نمیتوانیم بپذیریم که دروغ هستند ! و آنها را عادتهای فرهنگی خوب خود نیز میدانیم !! و البته از این عادتهای فرهنگی ما بسیار در کوله پشتی فرهنگی خود داریم. ما حتی برای درخواست دعا و آمرزش مردگان خود نیز شیرینی تعارف میکنیم !! حتی مهمان نوازی ما و اینکه بهترین اتاق و لوازم و امکانات خانه را برای مهمان در نظر میگیریم نیز بیشتر ریشه در ریا کاری ما دارد تا مهماندوستی. در سلام و علیک کردن و معاشرت با مردم هم آنچه را که در نظر میگیریم موقعیت اجتماعی آن فرد و منافعی است که ممکن است از آن ناحیه متوجه ما شود برای همین تا کمر جلوی صاحبان مقام و موقعیت خم میشویم. باقی خصوصیات را خودتان پیدا کنید. البته کار آسانی نیست و از آن هزار بار دشوارترتغییر آنهاست میگویید نه ؟ از همین فردا هر یک از مواردی را که گفتم تغییر بدهید.
و چه خوب است که در صدر همه امور دروغ نگفتن را یک ارزش اخلاقی بدانیم و از همین امروز سعی کنیم ارزشهای اجتماعی و اخلاقی را احیا نمائیم.
رضا وحیدپور
اردیبهشت ۱۳۹۲
کاش بودی تا دلم تنها نبود تا اسیر غصه و غمها نبود
کاش بودی تا فقط باور کنی بی تو هرگز زندگی زیبا نبود
شاید پاکترین هوای دنیا متعلق به لحظه ای است که دلمان هوای مادرانمان را می کند. خدایا به پاکی و پاکدامنی همه مادران و دعای خیرشان، ما را عاقبت به خیر بگردان.
تقدیم به مادرعزیزم و مادرانی که یادشان هست و جایشان خالیست.
رضا وحیدپور
اردیبهشت ۱۳۹۲
مدیران ارجمند/ کاربران گرامی / همکاران مهربانم
با ظهور و بروز بهار فرح بخش، نوای امید از بام تا شام بر رواق دل ها طنین انداز است تا همپای عشق ها و امیدها و نویدها، دل ها را به نور ایمان برافروزیم و دست ها را با تحول و شکوفایی همراه سازیم، گام های استوار را در تحقق ایده ها و طرح های ماندگار برداریم و نگاه حیرت، تحیر و تحسین برانگیز جهانیان را در باور باروری و نو آوری هایمان بنگریم و در صفحات زرین تاریخ بنگاریم.
فرارسیدن بهار دل نواز بر شما و خانواده ی محترمتان خجسته و همایون باد
امید من آن است که در گلشن هستی چون غنچه ی گل با لب پرخنده بمانی
چون زهره به پیشانی عالم بدرخشی تاجی شوی و بر سر آینده بمانی
چینیها روز یکشنبه این هفته (دهم فوریه ۲۰۱۳) به استقبال سال جدید خود رفتند. جشن آغاز سال نو چینی یکی از بزرگترین و مهمترین مناسبتهای بخش بزرگی از جمعیت آسیا محسوب میشود. مردم چین با آتشبازی با “سال اژدها” وداع گفتند و به استقبال “سال مار” رفتند. در فرهنگ چین مار معانی گوناگونی دارد، از زیبایی و هوش و زیرکی گرفته تا غرور و خشم …
سال نو چینی از مهمترین تعطیلات سنتی مردم چین است. گاهشماری چینی، گاهشماری ترکیبی شمسی قمری است و حرکت خورشید، ماه و ستارگان، تعیین کننده روزها، ماهها و سالها هستند. سال نو، با پدیدار شدن ماه در نخستین روز سال آغاز میشود و به همین علت گاه به آن سال نوی قمری نیز گفته میشود. جشن سال نو، عموماً پانزده روز به طول میانجامد و با جشن فانوس پایان مییابد. در بیشتر کشورهایی که چینیها اکثریت را تشکیل میدهند یا اقلیت قدرتمندی هستند، سال نوی چینی جشن گرفته میشود؛ از آن جمله میتوان به چین، هنگ کنگ، تایوان، برونئی، کره، مغولستان، نپال، بوتان، ویتنام، سنگاپور، اندونزی، مالزی، فیلیپین و تایلند اشاره کرد.
در تقویم چینی هر دوازده سال دوازده نام متفاوت دارد. داستان این نام ها هم به افسانه ای در مورد بودا مربوط می شود که گفته می شود، بودا هنگام ترک زمین از همه حیوانات دعوت کرده بود که به دیدنش بروند اما تنها ۱۲ حیوان اینکار را کردند که به همین خاطر تنها نام این دوازده حیوان برای نامگذاری سالها انتخاب شده است. این سالها به سال موش، گاو، ببر، خرگوش، اژدها، مار، اسب، گوسفند، میمون، خروس، سگ و خرس نامگذاری می شوند.
جشن سال نو در چین در زمانی متفاوت از سال نو میلادی برگزار می شود. در حالیکه اول ژانویه آغاز سال تقویمی است، آغاز سال نو سنتی که همه آنرا جشن می گیرند و پانزده روز بطول می انجامد اولین روز از دومین ماه قمری چین است که چون بر اساس تقویم قمری است در یک روز معین و مشخص نمی باشد. علاوه بر تعطیلات نوروزی، تقویم قمری در چین برای مشخص ساختن روز مناسب برای ازدواج، انجام معامله، خرید و یا ساخت منزل و بطور کلی برای مشخص سازی خوب و بد دست زدن بکارها مورد استفاده قرار می گیرد.
شروع سال قمری چین با سه ماه تفاوت نسبت به شروع ماه قمری در کشورهای اسلامی مصادف است و در حالیکه شروع سال قمری در کشورهای اسلامی از اول ماه محرم است در چین و کشورهای شرق آسیا از دومین هلال ماه در زمستان محاسبه می گردد. استفاده از تقویم قمری در چین به ۲۶۰۰ سال قبل از شروع تاریخ میلادی به زمان امپراتور هوانگ تی بر می گردد. در ایام پیش از برگزاری مراسم سال نو دهها میلیون کارگر دورهگرد، دانشجو و … برای گذاراندن سال جدید در کنار خانوادههای خود راه سفر را پیش میگیرند؛ که سال نو امسال جابجایی ۲۰۰ میلیون نفر را رقم زد. رویدادی که عظیمترین جابهجایی همزمان انسانها و بزرگترین مهاجرت انسانی در کره زمین به شمار میآید.
دوستهای واقعی همیشه در زمان نیاز همیار دوستان خود هستند. اما گاهی اوقات مجبور میشویم به انتظارات یا خواستههای دوستان خود «نه» بگوییم! در اینصورت چگونه میتوانیم پاسخ منفی خود را به شکلی بیان کنیم که علاوه بر احترام متقابل، پایههای دوستیمان را نلرزانیم؟
برای نمونه، فرض کنید دوستی از ما بخواهد در یک تقلب بیمهای به او کمک کنیم. او به هر دلیلی به پولی که میتواند با روش خودش از بیمه دریافت کند نیازمند است و از ما انتظار دارد به او در بدست آوردن آن پول یاری رسانیم. احتمالاً اغلب شما در چنین شرایطی گیر کردهاید که علاوه بر اینکه میخواهید به دوست خود کمک کنید، به درگیر شدن در یک مشکل حقوقی نیز تمایلی ندارید. پس چگونه باید از شر قضیه خلاص شوید و دوستی خود را نیز حفظ کنید؟ چگونه باید «نه» بگویید و دوستی را پابرجا نگه دارید؟
با دنبال کردن اصولی که در ادامه میخوانید، میتوانید خودتان و دوستیتان را از شرایط مشابهی که دوستانتان عاملش هستند، محفوظ نگه دارید:
۱- مطمئن باشید کار درست را انجام میدهید. کژفهمی یا سوء تفاهمها چندان عادی نیست؛ یک واژه یا عبارت، ممکن است از سمت افراد مختلف در شرایط متفاوت، با معانی مختلفی برداشت شود. دقت کنید که دوستتان دقیقاً چه درخواستی از شما دارد. توجه داشته باشید که انتظار او دقیقاً چیست و مطمئن شوید منظورش را فهمیدهاید.
۲- مشکلات را از دوستی دور نگه دارید. اکنون به طور دقیق از خواسته نابجای دوستتان آگاه شده و مطمئن هستید که رغبت یا آمادگی کافی را برای انجام آن ندارید؛ اما نکته اینجاست که شما هنوز هم دوست او هستید. با این حال مراقب باشید که مشکل و رفاقت دو مبحث جداگانه هستند و نباید همزمان در بحث داخل شوند.
۳- در مورد خودتان حرف بزنید، نه در مورد دوستتان. برای مثال در خصوص مثال بیمه، خودتان را جای دوستتان بگذارید و بحث را به این شکل پیش ببرید: «اگر بحث حقوقی و قانونیاش را هم کنار گذاریم، برای من مایه خجالت است که از ‘دوستم’ در انجام یک ‘تقلب بیمهای’ یاری بخواهم! حتی اگر چنین درخواستی از جانب دوستم هم قبول شود میتواند باعث از بین رفتن رفاقتمان شود.»
از به کار بردن عباراتی مانند «اگر مشکل مالی داری، میتوانم به تو پول قرض دهم..» و موارد مشابه به شدت خودداری کنید. چون ممکن است از سمت دوست عزیز، مورد قضاوت و شماتت قرار گیرید.
۴- صریح، محکم و محترمانه بگویید «نه». نباید سست عنصری نشان دهید. دوست شما مستقیماً از شما درخواستی کرده که باید محکم و مستقیم جوابش را بدهید. پس اگر واقعاً نمیتوانید در ازای درخواست نابجای دوستتان کمکی به بکنید، صریح و واضح به او بگویید «نه». مطمئن باشید دوستتان متوجه انتظار بیش از حدش میشود و دلگیری احتمالی او نشان از عکسالعملی بچگانه خواهد بود.
۵- به دنبال نیاز اساسی دوست خود باشید. دوست شما واقعاً چه میخواهد که برای کمک به سراغ شما آمده است؟ با این فرض که دوست شما برای انجام یک تقلب بیمهای نزد شما آمده، مشخص است که ‘پول’، نیاز اصلی دوستتان است.
۶- جواب مثبت را به موارد دیگر دهید. بهتر است دوستتان را در مسیری دیگر که فکر میکنید منطقیتر است، یاری دهید. حماقت و تنبلی را کنار بگذارید. رفاقت شما در خطر است. حتی اگر واقعاً نمیتوانید کمکی به دوست خود بکنید، نشان دهید رفاقتتان با او برای شما مهم است. پس بیریا و تا جایی که میتوانید دوستتان را در سایر موارد یاری دهید.